از اعتکاف تا بهشت زهرا 1

 

بیستوسوم چهارم فروردین بود که تشویقی 3روزه گرفتم رفتم واسه اعتکاف(البته قرار بود برم بازداشگاه ولی بجاش3روز رفتم مسجدنجارکلا لواسان بازداشت خدایی) البته تقریبا نصف تهرانو از ساعت 7عصر تا 12 شب واسه اعتکاف چرخیدم تا آخر رسیدم همو مسجد حوزه کلانتری خودمون(اینم داستانش طولانیه ولی نمیگم)

خلاصه اعتکاف که تموم شد برگشتم کلانتری که یه عکس توی تابلو اعلانات توجهمو جلب کرد نوشته شهید هادی جوان دلاور(دقیقا عکسی که تو تصوبر دست همکاراست)

از بچه های شیفت شب هرکی پرسیدم نمیشناخت و داستان شهید شدنشو نمیدونس

فردا روز بعدش رفتم سایت خبری ناجا تا یلاخره داستان شهادت جوان دلاور رو فهمیدم، البته فکر نمیکردم تو تهران هم کسی بتونه شهید بشه ولی هادی تونست...

دیگه هر روز پشت بیسیم بچه های گشتو آمورش میدادم که توی ماموریتاشون با نهایت دقت و احتیاط عمل کنن که ترفیعی نگیرن...!!!

آخه یه روزم که تو نمازخونه مراسم ترفیع درجه یکی از بچه ها کلانتری بود منم گفتم ایشالا به درجه رفیع شهادت نائل بشن یه صلوات محمدی...                      که خنده و صلوات بچه ها غاتی شدو رئیسمون گفت عجبا!!! خوبه تو نشدی مسئول ترفیع درجه!

بگذزیم از این حاشیه ها...

بیشتر از یه ماه از خدمتم مونده بود که تصمیم داشتم در اولین فرصت برم یهشت زهرا ولی خدمتم 1خرداد تموم شد و نتونستم برم بهشت زهرا...

1خرداد خورد به پنجشنیه و ما موندنی شدیم تا شنبه...

 



خدا می داند اگر پیام شهدا و حماسه های انها را به پشت جبهه منتقل نکنیم گنه کاریم . . .

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها:

نوشته شده در تاريخ جمعه 20 تير 1393برچسب:, توسط عاشق کربلا